«بدرقه تا مقصد: بر اساس زندگی سردار شهید محمد سبزیکار حقیقی» نوشته‌ی فاطمه رباط جزی (۱۳۴۷) است.
دراثر حاضر که بر اساس زندگی سردار شهید محمد سبزیکار حقیقی، فرمانده گردان ادوات لشکر ۵ نصر و در قالب رمان نگارش یافته است، تلاش شده با استفاده از منابع در دسترسی و به صورت برداشت آزاد، مجاهدت این سردار شهید خراسانی در میدان نبرد و نوع رفتار او با اطرافیان، فضای عمومی‌جامعه، و دل مشغولی‌های خانواده یک رزمنده دفاع مقدس به تصویر کشیده شود. با توجه به گونه ادبی در نظر گرفته شده برای این کتاب یعنی قالب رمان، به خصوص در بخش‌هایی که رابطه مستقیمی‌با زندگی قهرمان داستان ندارد بیشتر بر قوه تخیلی نویسنده تکیه شده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
صورت نخراشیده آن افسر عراقی جلوی چشمش آمد که چه طور گیس‌های بلند خواهرکش را گرفته بود و او را روی زمین می‌کشید؛ جیغ‌های گوش‌خراش خواهرکش را که با آن دست و پای نحیف تقلا می‌‌رد تا از چنگال افسر عراقی خلاص شود و خنده‌های چندش آور سربازانی را که انگار نمایش خنده داری را نظاره گر بودند ... باباش را که وقتی وارد حیاط شد و آن منظره را دید چه طور با بیل کهنه‌اش به افسر عراقی حمله ور شد، اما هنوز چند قدمی برنداشته بود که سینه‌اش با گلوله یکی از سربازان از هم دریده شد؛ و باز، قهقهه مستانه سربازها و شیون خواهرش ... چشمان با سرنیزه سوراخ شده مادرش که دراز به دراز وسط حیاط افتاده بود و... آخ که نمی‌توانست فراموش کند چه تلاشی کرده بود تا آنها را از دخترش دور نگه دارد و از حیثیت دخترکش دفاع کند، چه طور بسان پلنگی با چنگ و دندان به آنها حمله کرده بود.
