«گناه و گلوله» به کوشش عباس فیاض، خاطرات سردار شهید مهدی میرزایی از زبان نزدیکان و بازماندگان وی است. ﻣﻬﺪی ﻣﻴﺮزایی ﺻﻔﻰآﺑﺎدی در ﺗﺎرﻳﺦ ﻧﻮزدﻫﻢ ﺷﻬﺮﻳﻮر ۱۳۴۱در ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻣﺸﻬﺪ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪ و و در بیست و هشتم آبان ماه ۱۳۶۳ با اصابت گلوله مستقیم به سرش در عملیات میمک به شهادت رسید و روح بلندش به اوج آسمان پرواز کرد.
بخشی از کتاب:
میرزایی توی جبهه دمپایی پایش میکرد و همه جا با همان دمپاییمیرفت. توی خط، توی میدان مین، یا حتی به جلسات فرماندهان.
وقتی مورد سؤال واقع میشد، میگفت: «اصل آن است که من کارم را انجامبدهم، با دمپایی هم میتوانم کارم را انجام بدهم»
بعد که پاسدار شد و لباس سپاه را تنش کرده بود، در شهر بستان او را دیدمکه قیافة خیلی جدی پیدا کرده بود. لباس سپاه را پوشیده و چکمه پایش بود.بیاختیار خندهام گرفت. او هم چند نفر را که آن جا بودند مرخص کرد و پیش منآمد و گفت: «مسعود تو را به خدا نخند.»
گفتم: «به تو نمیآید اینطور شَق و رَق راه بروی. دمپاییهایت کو؟» گفت: «باور کن مجبورم خودم را این طوری نگه دارم، دلم لکزده یک لحظه آندمپاییها را پایم کنم، این طوری عذاب میکشم!».