هاوارد بارکر (۱۹۴۲)، نمایشنامهنویس بریتانیایی است.
«صحنههایی از اجرای یک اثر» سومین و آخرین حلقه از سهگانه هاوارد بارکر در دهه هشتاد است که در آن موضوع هنر و هنرمند و مسائل پیرامونی و در پیوند با آنها در کانون اثر قرار دارد.
شاید برجستهترین و بغرنجترین موضوعی که در کانون نمایشنامه قرار دارد، مسئله هرمنوتیک باشد.
هرمنوتیک ـ که زیربخشهایی چون تفسیرها، بازخوانیها، بازنگریها، برداشتها از یک اثر، دگرگونی آنها در بازههای زمانی مختلف و وابستگی معنای اثر به بافت تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن و نوع چشماندازی که سوژه/فرد از آن به اثر مینگرد را شامل میشود ـ به شکلی فراگیر در سرتاسر اثر گسترده است.
مسئله هرمنوتیک نه تنها خاستگاه اصلی تنش و کشمکش میان حکومت (دولت ونیز) و هنرمند (گالاکتیا) است، بلکه از سهمی سرنوشتساز در نحوه نگرشِ هنرمند به خود و هنرش نیز برخوردار است.
افزون بر این، رویکرد بارکر به مسئله هرمنوتیک نیز صرفاً یکسونگرانه، آریگویانه و خوشبینانه نیست. او با تیزبینی نشان میدهد که چگونه هرمنوتیک شمشیری دولبه است.
بارکر نهاد دوگانه هرمنوتیک را از نظر دور نمیدارد و نشان میدهد که هرمنوتیک میتواند از یک سو بسترسازِ دموکراسی، شکلگیری و بالیدن چندگانگی، چندسویهنگری و پذیرش نظرات ناسازگار شود و از سوی دیگر میتواند به ترفندی بهرهجویانه و تبهکارانه در دست منتقدان و مفسّران، سخنسازان و دولتمردانِ لیبرال دموکراسی و سرمایهداری بدل شود.