لویی فردینان دتوش (۱۹۶۱- ۱۸۹۴) با نام مستعار «سلین»، نویسنده فرانسوی است.
جنگجهانی دوم، فرانسهای که باید از آن گریخت و آلمانی که گرچه به آن پناه آوردهاند، خوشامدگوی آنها نیست. دربهدری، گرسنگی، آدمفروشی، خیانت، قحطی و بمبارانهای شبانهروزی و میکروفنهایی که همهجا هستند، همان چیزی است که سلین در «شمال» به آن میپردازد.
در سرتاسر «شمال» نفرت و انزجار او از هیتلر و جنایتهایش را میبینیم، با این حال همواره به سلین را فاشیست نام دادهاند. برای او فرقی نمیکند که فرانسویها جنگ را آغاز کردهاند یا آلمانها، او از نفس جنگ منزجر است.
«شمال» آخرین کتاب چاپشده سلین سهسال قبل از مرگش است و با اینکه در انتهای کتاب نوشته که ادامه دارد، هرگز نتوانست روایتهای خود را به پایان برساند.
سلین در «شمال» به شکل تکاملیافتهتری موضعگیریهای خود را در برابر جنگ بیان میکند. او با نگاهی آنارشیستی و در عین حال عصبانی روایت میکند تا جاییکه در بسیاری از قسمتهای کتاب از اصل داستان خارج میشود و به بیان صریح عصبانیت خود میپردازد.
او در مقابل اومانیسم مطرح آن سالها موضعی جدی دارد و عقلانیت مدرن بشری را به سخره میگیرد، بهنحوی که شخصیتهای او به شکل منزجرکنندهای منفی هستند.