«قتل آقای کاف» و «تردید» دو نمایشنامه از جمشید خانیان (۱۳۴۰)، نویسنده ایرانی است.
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
«[صدای زنگِ تلفن]
حسام:[بیحرکت میماند. آهسته با خود زمزمه میکند.]یعنی خودشه؟[تردید میکند.]اگه باز اون یارو باشه؟[مکث]اگه اسفند باشه؟[بلوزی را که توی دست دارد، عصبانی و کلافه پرت میکند آن طرفِ چمدان. بلند میشود و به طرف تلفن میرود. گوشی را بر میدارد. چیزی نمیگوید.]...
ناشناس: من میدونم که میخواین از کشور خارج بشین. پس گوشی رو قطع نکنین!
حسام:[گوشی را پایین میآورد تا روی تلفن بگذارد، تردید میکند]...
ناشناس: آقای هوشمند فکر میکردم شما باید زیرکتر از این حرفها باشین!
حسام:[درمانده گوشی را بالا میآورد]شما کی هستین؟
ناشناس: اگه راحت میشین میگم. دوستِ اسفندم. همین!
حسام:[یک مرتبه جا میخورد]اسفند؟[سعی میکند خوددار باشد]از کجا معلوم؟
ناشناس: چی رو از کجا معلوم؟
حسام: که دوستِ اسفند باشین!
ناشناس: دیگه دارین شورش رو بالا میآرین!
حسام: چرا شما؟ چرا خودش زنگ نمیزنه؟
ناشناس: پیگیر کاراست. خدای من شما آدم رو کلافه میکنین!
حسام: به من بگین ببینم بالاخره میآد یا نه؟
ناشناس: یعنی چی بالاخره میآد یا نه؟»