دو دختر در دل جنگل به دیدار زندگی میروند، اما یکی از این دخترها برای این دیدار آماده نیست...
«بردهای با دو رو» نمایشی تکپردهای از مری کارولین دیویس (۱۹۴۰-۱۸۸۸)، شاعر و نمایشنامهنویس آمریکایی است. از دیویس که به عنوان زنی نوگرا و پیشرو در دنیای ادبیات غرب شناخته میشود، شماری داستان کوتاه، شعر و نمایشنامه تکپردهای به جا مانده است.
نمایشنامه اینگونه آغاز میشود:
صحنه جنگلی است که راهی از میان آن میگذرد. بوتههای گل سرخ وحشی و چیزهای دیگر کنار جاده قرار دارند. در آن طرف جاده، دو دختر ایستادهاند و منتظرند. آنها به یکدیگر نگاه نکردهاند. دخترها آن نوع لباس مناسبی را پوشیدهاند که با اضافه کردن یک تاج بهاش، تبدیل به ملکه میشوند ـ و بدون تاج، یک روستایی باقی میمانند. دختر اول تاجش را بر سر دارد. دختر دوم با بیدقتی آن را در دستش حمل میکند.
دختر اول: (به آن یکی دختر نگاهی میاندازد) منتظر که هستی؟
دختر دوم: منتظر زندگی هستم.
دختر اول: من هم منتظر زندگی هستم.
دختر دوم: گفتند که از اینجا میگذرد. باور میکنی که او از یک همچین راهی بگذرد.
دختر اول: او از همه راهها میگذرد.
دختر دوم همچنان بهسرعت نفس میکشد.
دختر دوم: من باعجله آمدم که زندگی را ملاقات کنم.
دختر اول: ازش نمیترسی؟
دختر دوم: چرا. بههمیندلیل برای دیدنش آمدهام.
دختر اول: (به خودش) من هم برای دیدن او آمدهام.