موج

نمایش‌نامه «موج» یک نمایش تک‌پرده‌ای از جورج میدلتون با ترجمه ناهید قادری است. میدلتون زاده به سال ۱۸۸۰، نمایشنامه‌نویس، کارگردان و تهیه‌کنندۀ آمریکایی بود. او در سال ۱۹۰۲، از دانشگاه کلمبیا فارغ‌التحصیل شد و در همان سال اولین نمایش خود را به‌صورت حرفه‌ای روی صحنه برد. در سال ۱۹۱۱، اولین کتاب خود را که مجموعه‌ای از نمایش‌های تک‌پرده‌ای بود به چاپ رساند. میدلتون در تحریر نمایش‌های تک‌پرده‌ای تبحر خاصی داشت. نمایش‌های معروف او از جمله «گذشتۀ پالی» و «آدام و اِوا»، پس از اجراهای موفق و بی‌شمار به فیلم نیز بدل شدند. میدلتون در سال ۱۹۶۷ درگذشت. ویلیام وایت، سیاستمداری که همیشه با جنگ مخالف بوده و در تضاد با آن سخنانی آتشین به زبان آورده، حالا با موج جدید جنگ‌خواهی که در کشورشان برخاسته، با چالشی جدید روبرو است: صحنه: خانۀ خانوادۀ وایت، بهار ۱۹۱۷. یک اتاق کار که به‌سادگی مبله شده‌است. دیوارها با قفسه‌های کتاب پوشانده شده‌است. طوری که این قفسه‌ها سرهم‌بندی شده‌اند نشان می‌دهند که به اقتضای شرایط به شمار آنها افزوده شده است. روی این قفسه‌ها، در کنار خود کتاب‌ها، تعداد زیادی پوشه‌های پر از کاغذ، مجلات و «گزارش» قرار دارد. میز کار بزرگ که رویش یک چراغ مطالعۀ دوبل و یک تلفن قرار دارد توی چشم می‌زند. روبه‌رویش، یک کاناپۀ چرمی بالش‌دار هست که روی به درگاهی دارد که به اتاق پذیرایی باز می‌شود. در پشت صحنه هم یک در هست که ظاهراً به راهروِ پشت باز می‌شود. اتاق، علیرغم بی‌نظمی کلی‌اش راحت است. معلوم است که اتاق کار یک مرد پرمشغله است که شغلی دولتی دارد. آفتاب غلیظ یک روز بهاری از لای پنجره به داخل می‌آید و میز را غرق در نور کرده است. ویلیام وایت کنار پنجره ایستاده است و دارد سیگار می‌کشد. او حدوداً پنجاه‌ساله است و ظاهری گیرا دارد: ظاهرش تجسم فرضیۀ محبوبی است که ما از یک رهبر مردمی داریم. خطوط چهره‌اش نشانگر قدرت و اقتدار او هستند، شخصیتش، به‌طورکل، مقتدر است. صدایش تمام مدولاسیون‌های صدای یک سخنور متبحر را دارا است. بدن و چهره‌اش حرکت‌های زیادی دارند ... چون، او از روی عادت، حتی در مکالمه‌های خصوصی هم حس می‌کند شنونده‌هایی دارند به او گوش می‌دهند.