کتاب پیچکهای مهاجر دربردارنده اشعاری در قالب سپید است.
در نخستین سروده این کتاب با نام پیچکهای مهاجر میخوانیم:
هوا سرد است
جامهای از گل به تن میکنم و
در آواز پرسکوت دشت
غرق میشوم
سارها چه زیبا
مرا به کلبهی ابرها
رهنمایی میکنند
نسیم
بدون هیچ منتی
قلبم را با خود همسفر میکند
قلبم را به او هدیه میدهم
و
تنها ذرهای از خنده های ژاله ها
از سرانگشتان گل هارا ازاو خواستارم
میروم میروم
تا لانهی پیچک های مهاجر را
پیدا کنم