... به تناوب تکرار
به شکلِ فعلهای جابجا در جای جای تو
تکرار میکنم:
همیشه از معنا پاشیده میشوم بیرون
تا برایم تو را به ارمغان آورد
خودِ خودِ تو
خودِ خودِ تویی که برای خودت بروی
باب میلت را ردیف کنی
و با صدای بلند این شعر را بِـزبانی
بعد از زبانیدنات
که مسجل شد کهولت تصویر، برایت
و کهولت معنا، برایت ...