علیرضا پدرام (۱۳۴۰) شاعر است.
در این مجموعه شعرآزاد میخوانیم:
«سر بر سینهات میگذارم
گوشم
وحشت سینهات را میمکد
چه پناه بی پناهی هستی
***
امروزت نه
دیروزت را بگو
بگو
قبل از آنکه
برای قایق کاغذیت
مسافری از راه رسیده باشد
پیش از آنکه
سایهها
نشانی سیاه چالههای سیاره کودکیت را
از عروسک پرسیده باشد...
*
با من بگو
از تاب خوردن گهوارهات
میان قفل آغوشها و
قندیل لبها
*
پنجاه سالگیم را
به پنج سالگیت ببر
می خواهم این بار
با هم بزرگ شویم...»