اﺳﺪﷲ بقایی ﻧﺎﺋﯿﻨﯽ (۱۳۲۷)، پژوهشگر ادبیات کهن فارسی است.
در بخشی از پیشگفتار کتاب میخوانیم:
«زبان شیرین پارسی بر پنج ستون بیهمتا استوار است: شاهنامه فردوسی، دیوان سعدی، آثار مولانا، آثار عطار نیشابوری و خمسه حکیم نظامی گنجوی.
حکیم جمالالدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن ذکی بن مؤید نظامی گنجوی از جمله حکمای ادب پارسی است که چون حکیم ابوالقاسم فردوسی و حکیم سنائی غزنوی و حکیم خیام نیشابوری و... شعر پارسی را از قلمرو صِرفِ حسّ به پهنه ژرف اندیشه کشانید.
حکیم نظامی در اسکندرنامه، که در اواخر عمر سروده است (اقبالنامه و شرفنامه)، عنقای طبع را از تعلقات و تعینات صرفاً زمینی عشق فرامیبَرَد و به نوعی جنون لجامگسیختۀ عشقبازی و عشقورزی قیس عامری، و جلوههای دیگر عشق در خسرو و شیرین را به سویی میافکند و پای در ساحت منیر خرد و اندیشه میگذارد.
مقایسۀ اسکندرنامه و حتی دیگر منظومههای خمسۀ حکیم نظامی با مثنویهایی چون شاهنامه و بوستان سعدی و غیره مبنای منطقی و علمی معنیداری ندارد زیرا شاهنامه فردوسی حماسههای رزمی و تاریخی و ملی یک قوم را در بر میگیرد و بوستان سعدی صور اجتماعی و اخلاقی را مدنظر دارد، در حالی که حکیم نظامی در آثاری چون اسکندرنامه معجونی از حماسه و بزم را در هم میآمیزد و از عالم خاک تا افلاک را درمینوردد.
مخزنالاسرار و هفت پیکر نیز دارای چنین ویژگیهایی است که سیر و غور در آن به سمند سرکش خرد و اندیشه تاب و توان حتی پرواز میدهد.
لیلی و مجنون و خسرو و شیرین هم مثنوی عاشقانه را به غایت زیبایی تصویر میکنند و حتی مثنوی عاشقانه را در انواع چهارگانۀ حماسی و عرفانی و اجتماعی و عشقی به خود منسوب میکند».