«فقط چمنزار میپرسد، چرا نمیخندم» چهار دفتر از اشعار شاعر معاصر، مهتاب ارواحی (۱۳۵۸) را در خود جای دادهاست.
شعری از دفتر اول این مجموعه «و در آن دورترین آبیها (اشعار سال های ۱۳۷۳-۱۳۷۷)» را میخوانید:
باز هم فکر من از کوچه ی تنهایی ِشب می گذرد
و در این خاموشی
و در این ظلمت کور
من به فردای پر از نور
من به آرامش ِ دریایی دور
و به مهمانی ِگل های سپید
و به آن نور ِ امید
نور خورشید، که از پنجره ی خانه ی مان می تابد
باز می اندیشم و دلتنگ ترم
کاشکی
زندگی از یاد ِ من و تو نرود
و نسیمی کوچک
باز در این خانه، به جریان افتد