باربارا کارتلند مادر بزرگ شاهزداه خانم دایانا از 21 سالگی قلم را برای نویسندگی به روی کاغذ گذاشت.تاکنون که این کتاب منتشر می شود 600 جلد رمان نوشته که هیچ نویسنده ای تا به حال موفق به چنین رکوردی نشده است.همه ی این کتاب ها به بیش از سی وپنج زبان مختلف زنده دنیا ترجمه شده اند ومی توان گفت که بیش از 500 میلیون جلد کتاب از او در دنیا به فروش رسیده است.بدون شک او به عنوان ملکه ی رمان نویس دنیا شناخته شده است وراز موفقیت او در این است که قلب خوانندگان خودرا هدف می گیرد.
زمانی که گیتای جوان از طرف پدر بزرگش،به عنوان وارث منحصر به فرد او برگزیده شد-فقط به این شرط که با یکی از برادرزاده های او ازدواج کند-وحشت زده شده وبه دنبال راه حلی برای نجات از این مخمصه می گشت.او به طور اتفاقی باخبر می شود،مرحوم پدرش روزگاری که در جبهه علیه ناپلئون بناپارت می جنگیده ،یکی از همسایگان ملک پدربزرگ را از مرگ نجات داده است وبه ناچار تصمیم می گیرد که از این مرد تقاضای کمک نماید.
در ضمن به خوبی می داند،که لرد لوکه مردی از خود راضی ومتکبر است وبا زن های رابطه ی خوبی دارد ...