«سفر دل» نوشته‌ی جودیت برونته (با نام واقعی سارا فال)، رمان‌نویس آمریکایی و نویسنده‌ی داستان‌های عاشقانه است. کتاب حاضر نخستین کتاب از سری کتاب‌های «سفر» است.
«سفر دل» داستان دختری است که از پدری ژاپنی و مادری آمریکایی زاده شده است و از مادر خود متنفر است. او در توکیه با پسری آشنا می‌شود و به او دل می‌بندد. داستان این رمان در خصوص روابط میان شخصیت‌های این خانواده است. داستان در ژاپن رخ می‌دهد.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
مرد جوانی که ایزومی چنان با علاقه به او نگاه می‌کرد، در هنگام سوارشدن به اتوبوس او یا مادرش را ندیده بود. او بسیار خسته بود زیرا در طول ۳۶ ساعت گذشته نخوابیده بود. چراکه تمام طول شب را به مراقبت از دخترکی فراموش‌شده گذرانده بود. با توجه به آگاهی‌اش از تنفر مادر نسبت به دخترش، از اینکه دوباره مجبور به تنها گذاشتن او بود، آزرده شده بود. دیدن زن سنگدلی که تقاضای بی‌صدای دخترش برای عشق و توجه را نادیده می‌گرفت، او را عصبانی می‌کرد. در سکوت و با دعای بیشتر، مرد هر وعده‌ای را که می‌توانست انجام دهد به زبان آورد، شفاعتی که تنها از یک مسیحی برمی‌آمد.
«اسیران را به یاد آرید، همانند هم زندان ایشان؛ همچنین مظلومان را، گویی شما نیز در جسم هستید.»
در اواخر سفر، مرد جوان متوجه شد که این بیشتر یک سفر دل بوده است. او دعای دیگری کرد و از خدا خواست که با قرار دادن این کودک در مسیر مسیحیت، او را به‌سوی خود هدایت کند. این تنها کاری بود که مرد می‌توانست برای کمک به آن دختر انجام دهد. با این دعا در قلبش، مرد جوان سوار اتوبوس شد تا به خانه برود.
