«این فانتزی عجیب ایتالیایی را باید در کنار شازده کوچولو و آلیس در سرزمین عجایب در قفسهها قرار داد.»
«شطرنج دربرابر آینه» نوشته ماسیمو بونتمپلی (۱۹۶۰-۱۸۷۸) نمایشنامهنویس، شاعر، رماننویس و موسیقیدان ایتالیایی است. او یکی از چهرههای تأثیرگذار در شکلگیری سبک رئالیسم جادویی است. این کتاب معروفترین اثیر بونتمپلی است.
پسری جوان در اتاقی که تنها یک آینه و یک شطرنج در آن است، به گمانش بعدازظهری کسالتبار و حوصله سربر خواهد داشت اما همچون آلیس در سرزمین عجایب که ناگهان به جهانی جدید سفر میکند، این پسر نیز آماده ورود به ماجرایی عجیب است. او با خیره شدن به آینه متوجه میشود که مهرههای شطرنج زندهاند...
در بخشی از کتاب میخوانیم:
او با من حرف زد! بله، با خودِ خودم. انگار فکرم را خوانده بود. به من گفت:
«البته که در آینه هستی. این زیر... تو هم بیا اینجا... بیا تا خودت ببینی.»
هر بار که به این قضیه فکر میکنم، بهنظرم بسیار عجیب و غریب و باور نکردنی میآید. اما در آن زمان هیچ چیزِ عجیب و غریبی در آن ماجرا ندیدم. با خیال راحت و آسوده جواب دادم:
«با کمال میل دلم میخواد؛ اما موضوع این است که اولاً نمیدانم، چگونه این کار را بکنم. دوماً باید بدانید که به من دستور دادهاند، از این جا تکان نخورم تا خودشان بیایند، در را باز کنند.»
شاه سفید آن طرفِ آینه با من مخالفت کرد و گفت:
«وقتی میگویم، اینجا هستی، یعنی یک نفر دیگر مثل تو اینجاست: خب، تصویرت؛ یعنی دو نفر هستید، مثل من و شاه سفیدی که آن طرف نزدیک توست. بنابراین اگر تو اینجا بیایی، تصویر تو میرود آن طرف؛ و به این ترتیب همیشه کسی آنجا هست... برای پیشامدهای غیر منتظره و ناگهانی همیشه کسی آن طرف هست.»