شهرت، رمانی در نه داستان

« شهرت، رمانی در نه داستان» آخرین اثر دانیل کلمان(۱۹۷۵) نویسنده جوان آلمانی است که در سال ۲۰۰۹ چاپ و منتشر شد، در ردیف پرفروش ترین آثار ادبی قرارگرفت و چهارمین کتاب پرفروش آلمان شد. کلمان دغدغه‌های فلسفی دارد، همان افکاری که نیچه با آنها در تقابل بود و این نویسنده از زاویه‌ای دیگر با آنها روبرو می‌شود و قصد دارد تهی بودن آن را برملا کند. از ویژگی‌های کارهای دانیل کلمان می‌توان طنز پنهان و شیوه بیان وی را نام برد که محبوبیت فراوان دارد. او جوایز ادبی متعددی را دریافت کرده است، از جمله: جایزه‌ی کاندید در سال ۲۰۰۵، جایزه‌ی کلایست در سال ۲۰۰۶، جایزه‌ی توماس‌مان سال ۲۰۰۸ و جایزه‌ی سونس در سال ۲۰۱۱. «شهرت» رمانی برجسته، هوشمندانه، کنایه‌آمیز و طنزآلود است که ساختار زیبا و جذابی دارد. کلمان در این رمان اثرات تکنولوژی روی دیدگاه انسان از واقعیت را بررسی می‌کند. اگر چه ممکن است موضوع ابتدا موضوعی فکری و درونی به نظر رسد؛ اما این بررسی در مجموعه‌ای منظم و جالب از داستانهایی انجام گرفته که در آن، شخصیت‌ها و دیدگاه‌ها، واقع‌گرایانه و در عین حال هجوگونه نشان داده شده‌اند و البته عنصر طنز نیز در آن مشهود است. بخشی از کتاب: اِبلینگ هنوز به خانه نرسیده بود که گوشی‌اش زنگ زد.سال‌ها نخواسته بود موبایل بخرد، چون خودش تکنیسین بود و از این چیزها خوب سر در می‌آورد. چرا کسی نمی‌فهمید که دارد منبع امواجی وحشی را داخل مغز خود می‌فرستد؟ اما ابلینگ، زن داشت و دو بچه و یک مشت همکار که همیشه یکی‌شان او را سرزنش می‌کرد که چرا از خر شیطان پایین نمی‌آید و یک گوشی نمی‌گیرد. آخرش، کوتاه آمد، یک گوشی خرید و درجا آن را فعال کرد. بی آنکه خودش بخواهد، تحت تأثیرش قرار گرفته بود؛ معرکه بود، فرم زیبایی داشت، خوش‌دست و شیک، خیلی هم زنگ می‌زد. عصبانی شد و گوشی را برداشت. زنی دنبال کسی به نام رالف بود، می‌گفت رالف، یا شاید هم راوف، نام را درست نمی‌شنفت. گفت، اشتباه است. زن، معذرت خواست و قطع کرد. شب، دوباره گوشی نالید. «رالف!»، این بار مردی سرحال بود که حرف می‌زد.«چه‌ات شده؟ کارها چطور است، خر جان؟»