«در آستانه خوشبختی» زندگینامه رمانگونه فرانتس کافکا، نوشته آلویس پرینتس و ترجمه ابوذر آهنگر است. نویسنده در نگارش این کتاب و برای دست‌یابی به شیوه‌ی زندگی روزمره وی، از راه متن‌ها و عکس‌ها و اشارات، نقبی بدان زده‌است. پرینتس این نویسنده را در جمع خانواده، دوستان و زن‌هایی که دوستشان داشت، نشان می‌دهد و از آن طریق اطلاعات متنی و ادبی فوق العاده‌ای از کافکا را در اختیار دانش جویان و علاقه مندانِ او در هر سنّ و سالی قرارمی‌دهد.
پرینتس محقق آلمانی متولد سال ۱۹۵۸ و فارغ التحصیل رشته ادبیات و فلسفه است.آثار وی درباره زندگی اشخاص مشهور دنیا قابل ذکرند. برخی از این آثار عبارتند از: بهشت هیچ کجا نیست، زندگینامه جرج فورستر، ادیب و دانشمند بزرگ آلمانی قرن ۱۸، پیشه فلسفه یا عشق به جهان، زندگینامه خانم هانا آرنت از فعالان سیاسی آلمان و...
قسمتی از کتاب را می‌خوانید:
قطار، ایست گاه راه آهن شهر پراگ را به مقصد شمال ترک می‌کند. در یکی از کوپه ها، روی یکی از نیمکت‌های چوبی، مدیر عملیات Konzipist اداره‌ی بیمه‌ی حوادث کارگری، جناب آقای دکتر فرانتس کافکا نشسته است. کافکا به مسافرت شخصی نمی‌رود، این مأموریتی کاری است. در بخش او در اداره، امور مربوط به مناطق صنعتی ی قسمت آلمانی زبان بوهم شمالی را به او محول کرده اند. و او باید گاه و بی گاه به کارگاه‌های مستقر در آن بخش ها سرکشی کند تا سخنرانی داشته باشد و با صحبت با ایشان طبقه بندی و مراحل مورد اختلاف در موارد خطر را توضیح بدهد. کافکا با دقت به هم سفران‌اش نگاه می‌کند. در آن کوپه مرد لاغری با گوش‌های نامیزان نشسته که غذای‌اش را باز کرده و مشغول است. گوشت خوک، نان و کالباس. ورقه‌ی روکش کالباس را به دقت با چاقو می‌برد. موقع خوردن غذا، با حرارت و شتاب، روزنامه می‌خواند. این مساله برای کافکا بسیار جالب است، ولی قادر نیست از این شیوه تقلید کند...
