رمان «مسافران مه» نوشته خدیجه قاسمی (۱۳۴۰) نویسنده معاصر است.
هما توسط دو تن از دبیران دورۀ دبیرستان خود با فضای جامعه در روزهای انقلاب و اتفاقات آن آشنا شد و پس از مدتی برای شرکت و حضور فعال‌تر در حوادث جامعه از شهر خود به تهران رفت. او در تهران، با افکار سیاسی روز آشنا شد و همراه با بقیۀ افراد شهر به تظاهرات ضد رژیم پیوست. او در خانۀ خالۀ خود با محمود، دوست پسرخاله‌اش آشنا شد و کم‌کم احساس کرد که به او علاقه‌مند است، اما این احساس با بازگشت او به شهر کوچکشان فراموش شد. هما پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت گروهی در آمد که اعتقاد داشت انقلاب مردمی به انحراف کشیده شده و برای بازگردان آن به جهت اصلی دست به فعالیت‌های سیاسی پنهان می‌زد. در این میان با آمدن محمود به شهر آنها، عشق سابق دوباره پیدا شده و آن دو با یک‌دیگر نامزد شدند؛ ولی ماجرای نامزدی هما با محمود و تفاوت افکار سیاسی آنها از یک سو و عشق سرکوب شدۀ رضا ـ هم‌گروهی هما در سازمان از سوی دیگر، موجب اتفاقاتی شدند که زندگی او را دگرگون کردند.
