«هوپ» رمانی از مرتضی کریمی (۱۳۷۰)، نویسنده جوان ایرانی است.
در بخشی از رمان میخوانیم:
یک سال از جنگ میگذشت هوپ چهاردهساله تنها پسر خانوادهای نظامی بود پدر هوپ یک گروهبان ارتش بود که در جنگ کشتهشده بود و جنازهاش هنوز برنگشته بود. هوپ یک خواهر هم داشت که دو سال از او بزرگتر بود و جولیا نام داشت. بعد از جنگ وضع خانواده هوپ مانند بسیاری از خانوادههای دیگر و همانند وضع کشور آشفته بود. خانوادههای بسیاری بودند که بیسرپرست شده بودند و منبع درآمد نداشتند. مادر هوپ که لورا نام داشت به خانه دیگران میرفت.
با انجام دادن کارهای منزل آنها اندک پولی بدست میآورد. مادر هوپ یک فرد تحصیلکرده بود و در مدت جنگ که مدرسهای در نزدیکی خانهشان نبود هوپ و خواهرش را تعلیم میداد. پس از جنگ هوپ درحالیکه بیشتر هم سن و سالهایش خواندن و نوشتن نمیدانستند بهراحتی میتوانست بخواند و بنویسد. حتی از خواهرش که دو سال از او بزرگتر بود ولی نسبت به هوپ از هوش پایینتری برخوردار بود. هوپ از توانایی خواندن و نوشتن خود درآمد کسب میکرد و هر روز به کافه محلشان میرفت و روزنامه صبح را برای افراد حاضر میخواند و صاحب کافه هم میدید که بعضی از مشتریانش به بهانه شنیدن روزنامه مشتری او شدهاند یک وعدهغذا هم بهاضافه پولهایی که افراد حاضر میدادند به هوپ میداد. هوپ آن یک وعدهغذا را به خانه میبرد.