«آن» نام رمانی از علی قویتن (۱۳۴۳)، نویسنده و کارگردان معاصر ایرانی است که موضوعی اجتماعی- فرهنگی دارد و به روابط آدمهای امروز در جامعه میپردازد چراکه داستانش وام گرفته از زندگی واقعی افراد است.
بریدهای از کتاب:
چمدونمو برداشتم و از خونه خارج شدم، مادرم با نگرانی نگاهم میکرد. اون تا توی پارکینگ و پای ماشینم اومد، دوباره عزا گرفت، گفتم:
ـ چته، مامی؟!
کاسهی چشاش پر اشک شده بود، گفت:
ـ نمیدونم چرا دلم شور میزنه، تا حالا هیچوقت تو اینطوری با چمدون جایی نرفته بودی.
گفتم:
ـ بس کن مامی! مگه یهماه پیش نبود دوبی رفتم؟ بدون چمدون که نرفتم.
گفت:
ـ اون خارج بود، مگه نمیگی زود برمیگردی، پس چرا لباس و اینهمه وسایل، نکنه میخوای برنگردی مادر؟
گفتم:
ـ نه مامی! برمیگردم. مطمئنم که زود پیداش میکنم. میخوام بعد دهسال یه دیدار کنم.
گفت:
ـ حالا مطمئنی که خودشه؟ اصلا چرا درگز رفته باشه، اگر اومده بود همین تهرون میموند. تورو خدا مواظب باش، شاید دشمنی کردن میخوان بکشوننت یهجای خلوت زبونم لال!...
بغض گلوشو گرفت، ولی باز به حرفاش ادامه داد:
ـ آخه اون مرد سالها پیش مرده؛ چطور میتونه برگشته باشه؟!