ای گل ، تو بیماری
آن کرم نامرئی
که پرواز می کند شب ها
در میان توفان خروشان
یافته است بسترت را
لذت سرخ فام ،
و عشق او تاریک و پنهان
تباه می کند عمرت را
شعری از : ویلیام بلیک
این داستان سرگذشت واقعی دختری است که با هزار امید عاشق می شود .
با عشق زندگی اش را شروع می کند و در نهایت با دست خودش تبر به ریشه ی این عشق می زند .
ولی ماجرا به همین سادگی نیست ...