آب،غم انگیز اما آرامش بخش...
آتش،گزنده اما گرما بخش...
خاک،مهربان اما جدی...
هوا،بیخیال اما کنجکاو...
و در پایان،عناصر یکدیگر را کامل میکنند.
برای رکسانا،تنها راه شروع یک زندگی تازه،مردن بود.و تنها راه جدید،کنار اومدن با سرنوشت.و حالا انتظاراتی که بقیه ازش دارند.آیا میتونه زیر بار این فشار،وظیفهش رو انجام بده؟