نوشتن یک اثر بیش از همه چیز نیازمند تعهداست. تعهد یک فرد به افرادی در جامعه و تعهد فرد به خودش. هم از این روست که شخصی شروع به نوشتن میکند. نویسنده باید جهان را آن طور که میبیند به مردم دیگر نشان دهد. تا آنها خود قضاوت کنند چه بسا خوانندگانی بوده اند که از یک اثر چیزی را برداشت کرده اند که به ذهن نویسنده ی آن اثر خطور هم نمیکرده اگر کتابی به اندازه کافی امید بخش باشد و به اندازه کافی ارزش زندگی را نمایان کند و به اندازه کافی زنده باشد آن اثر جاودان خواهد شد. کتاب عالیجنابه من و جماعت دزدها علاوه بر عنوان بلند بالایی که دارد طرحی بود که سال ها در ذهن من میجوشید و فرصت نوشتنش را نمیافتم.رسیدن یک طرح به مرحله تاثیر و مکتوب شدن خود نیازمنده زمان است. مانند کودکی که در شکم مادر پرورش میابد و در زمان دقیقه خودش به دنیا می آید...اثر یک نویسنده فرزند خلف اوست نمایانگره نگاه اوست چه بهتر که نگاه او دقیق باشد . عالیجنابه من ماجرای شجاعت. تهور. ترس. امید و مرگه عده ای از انسانهایی است که هر کدام به نوبه خود دیده خاصی نسبت به پیرامون خود دارند مانند تمام انسانها. حال این دید در بعضی افراد سرسری است و در بعضی دیگر حامل اندیشه و تفکر و بعضی ها دیدی خیام وار و اپیکوری. این مهم نیست که فردی در مقام فردیت خود چه دیدی نسبت به زندگی دارد مهم انسانیت و جایگاه وی در میان اطرافیان خود است . در پایان کمال تشکر را از لوک بوک دارد چه اگه او نبود این اثر شاید تا مدتی مدید مکتوب نمیشد ِِ از خواننده گرامی خواستار این مسعله هستم که بنده را از خطا مبرا نداند گرچه تمام سعی بر این خواهد بود که او راضی و خرسند باشد.. ارادتمند شما داریوش کشمیری اسفند1399.
ویژه دستگاه های Android
دانلود از گوگل پلی دانلود از کافه بازار دانلود از مایکتویژه دستگاه های iOS
دانلود از اناردونی