«بخت خاک» نام اثری از اسماعیل شفیعی سروستانی (۱۳۳۷) است. این کتاب شرح سفر نویسنده به سرزمین عراق و مکه است. البته «بخت خاک» تنها یک سفرنامه نیست؛ بلکه حاصل تفکرات و تجربیات زائری است که به سه منطقهی حجاز، عراق و سوریه زیارت کردهاست و ارتباط این مناطق با یکدیگر را دریافتهاست. شفیعی سروستانی در این کتاب، به تک تک خاطرات سفرش از این اماکن مقدس پرداختهاست و علاوه بر آن، دیدهها و شنیدههای سفر را با هم درنظرگرفته و درنهایت، علت رفتن به عتبات را ذکر میکند.همچنان در گذرگاه این سفر، سری هم به تاریخ این مناطق میزند و از زندگی انسانهایی که زائر مزارشان شدهاست، سخن میگوید. بنابراین در این سیر و سفر، به نتیجهای خاص میرسد و آن ارتباط خاص این مناطق با هم است که در انتهای کتاب مشخص میکند.
در مقدمه میخوانید:
«بخت خاک» رهاورد سفر به دیار قبله و سرزمین عراق است. اقلیمی نشانشده که بخت آسمانی امکان ماندگاری و تأثیرگذاریش را در طول حیات بر کره خاک از بدو خلقت آدم (ع)، تا ابدالاباد ممکن ساخته است و این نه تصوری خام که حاصل و محصول نقش این سرزمین فراخ در فراز و نشیبهای قرنهای متمادی حیات انسان است و شاید تنها خدا میداند که چرا و چگونه قطعهای از خاک همراه و همگام با مردان و زنان نقشآفرین بر کشیده میشود، میماند و جای خود را در نقطه عطفهای بزرگ تاریخ مینمایاند. اگرچه، مکه، مدینه، کربلا، نجف و شام جدا و دور از هم به نظر میرسند اما، جملگی قطعاتی نشان شدهاند که بسان قطعات یک پازل در کنار هم فراروی زائر تصویری بزرگ، گویا و زنده را مینمایانند. جغرافیای وسیعی که به همه «بودن» معنی میدهد. «راز آمدن» را میگشاید و «چگونه زیستن» را تفسیر میکند. شاید از همین روست که سیر در سرزمین بزرگ جزیرةالعرب، عراق و شامات، مسافر فرهیخته را به نوعی «آگاهی» میرساند. معرفتی که حاصل گذار از خود و گذار از ساحتهای مختلف حیات است. آگاهی ویژهای که تنها در معرفتی «دلآگاهانه» نمودار میشود.