خانه ابدی

«خانه ابدی» نوشته داوود بختیاری دانشور (۱۳۴۷) پیرامون زندگی سردار شهید حسن آزادی (۱۳۶۲-۱۳۳۴)، جانشین تیپ ۲۱ امام رضا (ع) است. در بریده ای از کتاب می‌خوانیم: - بردن... بردن... صدای ننه نرگس را که‌شنید دوید بیرون، پیرزن وسط خیابان خرداد ایستاده بود. سر چزخاند به جایی که چشم‌های پیر و قی بسته ننه نرگس نگاه می‌کرد. سواری سیاه رنگی انتهای خیابان در حال پیچیدن بود. دوید طرف پیرزن. -‌ها؟... چی‌شده ننه نرگس؟!! فک استخوانی پیرزن سر جایش نمی‌ایستاد. دندان‌های عاریه‌اش صدا می کرد. چشم‌های ماتش زل زده بود به ته خیابان. - بردن... بردن... - کی را بردن؟ - ... دوید طرف مغازه و لیوان پلاستیکی را پر کرد از آب‌یخ فلاکس و مشتی قند حبه‌ای ریخت داخلش. چاقو را از رو پیشخان برداشت و تیغه گلی‌اش را کشید رو شلوارش و کرد تو لیوان. پیرزن مچاله نشسته بود وسط خیابان. بی چادر و پابرهنه. باد گرم ظهر پیچیده بود تو دامن پرچین پیراهن سیاهش. - بگیر... بگیر بخور... حالت خوب نیس. پیرزن چشم چرخاند تو صورت حسن و پهن‌شد رو زمین. حسن دستپاچه دست گرفت زیر سر پیرزن. چارقد سیاه و سر کوچک پیرزن افتاد کف دست گلی حسن. خیس از عرق دور و برش را نگاه کرد. هیکل کج و معوج پیرزن‌شروع کرده بود به لرزیدن. خواست هوار بکشد و در و همسایه را خبر کند. نتوانست. گلویش خشک‌شده بود و صدایش در نمی‌آمد. سر چرخاند طرف داروخانه که چسبیده بود به سبزی فروشی‌شان. از دکتر عرفانی خبر نبود. نگاه به بقالی حاج قندیان. زودتر از همیشه بسته بودند.