«اسطوره همت (نشانهشناسی شهید همت)» اثر محسن حسام مظاهری(-۱۳۶۱) همانگونه که از نامش پیدا است به بررسی جامعهشناختی نقش اسطورهوار این شهید بزرگوار در ابعاد مختلف جامعه میپردازد. میان مردم عادی، صحنه سیاست، عرصه سینما و رسانه و هرجایی که این مرد بزرگ به شکلهای مختلف به عنوان نماد و نشانه ایثارگری و استقامت و بسیاری نمادهای دیگر و همچنین حامل بسیاری پیامها، نمایانده شدهاست. درواقع کتاب حاضر بیانگر تنازع روایتها از همت است:
همتِ محمدامین
همتِ مدرسه
همتِ بسیج
همتِ صداوسیما
همتِ مطبوعات
همتِ روایت فتح
همتِ بیلبوردها و بنرهای شهرداری
همتِ نقاشیهای انقلابی
همتِ نیمهی پنهان ماه
همتِ دیوارهای حاشیهی اتوبان همت
همتِ خاطرات همرزمان
همتِ آلبوم خانوادگی
همتِ تبلیغات بازرگانی
همتِ حزباللهی
همتِ سبز
همتِ اصولگرا
همتِ اصلاحطلب
همتِ تیشرت قهرمان من
همتِ سوپرمن
همتِ ...
همتِ واقعی کدام اینهاست؟ شاید دقیقترین پاسخ این باشد که بگوییم: هیچکدامشان. هرکه و هرچه، همت واقعی همانی بود که در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در جزیرهی مجنون انفجار گلولهای داستان زندگیاش را به پایان رساند. از آن غروب تا به امروز و تا فردا، آنچه بوده و هست و خواهد بود مجموعهای از روایتهای اوست. روایتهایی که هرکدام در مقطعی از زمان، تحت شرایطی و به علتی و ضرورتی زاده میشوند و در مقطعی و تحت شرایطی و به علت و ضرورتی دیگر میمیرند. روایتهایی که هرکدام سودای تغلب و سلطه دارند؛ سودای اثبات خود بهمثابهی روایت معیار؛ روایت واقعی؛ روایت طبیعی. هرکدام میخواهند مشتری بیشتری جلب کنند. میخواهند بازار را قبضهی خود کنند. میخواهند رنکینگِ برندشان را بالاتر ببرند. همتِ نافی ایدئولوژی به مصاف همتِ مبلغ ایدئولوژی میرود. همتِ سبز چنگ در چنگ همتِ حزباللهی میاندازد. همتِ شخصی، همتِ دولت را به چالش میکشد. همتِ عصیانگر، همتِ مطیع را به مبارزه میخواند. و...