«شخم در مزرعه (نقدهایی بر روایت رسمی از جنگ)» به قلم محسنحسام مظاهری (-۱۳۶۱)، اثر برگزیده پانزدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس است که به واکاوی پدیده جنگ تحمیلی از منظر علوم اجتماعی و ادبیات میپردازد. نویسنده با اشاره به کمبود کتابهای جامعهشناسی جنگ در ایران در مقایسه با دیگر کشور ها میگوید: «باید اعتراف کرد که پژوهشگران و اساتید و دانشجویان رشتههای مختلف علوم اجتماعی (جامعهشناسی، انسانشناسی، ارتباطشناسی، مطالعات فرهنگی و...) لااقل تا کنون نسبت به چنین واقعهی پُراهمیتی حساسیت و توجه لازم را نداشته و آشکارا مرتکب قصور و کوتاهی شدهاند... اینکه جنگ تحمیلی تاکنون برای علوم اجتماعی دانشگاهی و غیردانشگاهی ما «مسأله» نبوده را باید در رویکرد و نحوهی عمل نهادها و بنیادهای رسمی متولی امر حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس جست و سیطرهی گفتمانی که در کتاب حاضر از آن به «دفاع مقدس دولتی» تعبیر شدهاست».
این کتاب جنگ را از دو منظر بررسی میکند: از منظر علوم اجتماعی، که کوشیده است تا پیرامون یک پدیدهی اجتماعی مهم معاصر خود و روایتهای رسمی و غیررسمی از آن نقادانه تأملاتی نظری را طرح کند و به اندیشیدن دربارهی آنها فراخواند و دیگری از بعد فرهنگی و در عرصه ادبیات موسوم به دفاع مقدس.
در بخشی از کتاب اینگونه میخوانیم:
سالهای آغازین دههی هفتاد که هنوز مناطق جنگی کمابیش بکر و دست اول مانده بود و تبدیل به موزه نشده بود و هنوز تب بازدید از آنان بالا نگرفته بود و به یک عادت و سنت بدل نگشته بود، بودند گروههایی از جوانان انقلابی مشتاق که بهصورت خودجوش و با هزینهی شخصی راهی آن دیار میشدند و معمولاً یک رزمندهی آشنا _ از اقوام یا همولایتیها _ همراهیشان میکرد و به هر منطقه که میرفتند از خاطرات و مشاهدات و تجارب خود برایشان میگفت و طبعاً به تناسب مسئولیتی که در جنگ عهدهدار بوده و میزان سابقهی حضورش و نیز واحد نظامیای که در آن عضویت داشته و عملیاتهایی که شرکت داشته و حتا شهر محل زندگی و اعزامش، این روایتها واجد زاویهدیدهای خاص و منحصربهفردی بودند.
اما حالا سالهاست وقتی به مناطق میروی، از آن روایتهای ناب و منحصربهفرد کمتر به گوشَت میرسد و دیگر نمیتوانی سراغی از آن رزمندههای دیروز و شهروندان امروز بیابی...