«آلواتان» نام اثری از حسین سهرابی است که بخش کوچکی از حماسههای ملت ایران را در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۵ نشانمیدهد. مبارزههای ایثارگرانه با گروهکهای ضد انقلابی که قصد داشتند نهال نوپای انقلاب اسلامی را بخشکانند موضوع این اثر است. سهرابی سعی کردهاست تا در قالب رمان بازتاب دقیقی از آن دوران داشتهباشد. داستان برحسب خاطرات فرماندهان صحنههای نبرد و مشاهدات نویسنده به صورت رمانی تاریخی و واقعی درآمدهاست.
بخشی از کتاب:
امروز میرآباد زودتر از همیشه بیدار شده، از سپیدهدم با وجود وزشتندباد سرد پاییزی، جنب و جوشی غیر معمول به چشم میخورد. حول وحوش عمارت اربابی، اطراف مقر حزب رفت و آمدها بیشتر است، رفت وآمدهای غیر عادی.«ابو» سال خوردهترین مرد روستا نیز، لنگ لنگان دلویبه دست، از سراشیب تپه فرود میآید. با دیدن افراد غریبه، روز عروسیخان برایش تداعی میشود. یکی از چهار زن یونیفرم پوش مسلّح که ازنگهبانان مقر حزب است داد میکشد: «کجا میری پیرمرد!برگرد!»
دلو خالی را بالا میبرد، به چشمۀ پای تپه اشاره میکند.
میرآباد در حلقۀ حفاظتی پیشمرگانِ خان محاصره است. گرداگرد روستا،برفراز هر تپه، مسلسل کالیبر۵۰، در پس هر پشتۀ بلندی خمپاره انداز باخدمه و تجهیزات، به حالت آماده باش. نگهبان بر بام ساختمانِ دفترسازمانِ مجاهدین خلق با دوربین به اطراف مینگرد و به جادّهای که به مرزمنتهی میشود چشم دوخته. غباری بی جان، کمرنگ، در دوردستنمایان میشود،دوربین را روی آن زوم میکند، دو جیپ را میبیند از لبهبام فریاد میزند: «تشریف آوردند!تشریف آوردند!».
از فراز بام ساختمان مقر حزب نیز بانگی بر میخیزد. پژواکوار:«هاتن!هاتن!»