«علقمه» زندگینامه و خاطرات سردار شهید ابولفضل رفیعی و نوشته سیدیداللّه سیدناصرالدینی است:
در سال ۱۳۳۴ در روستای سیج از توابع شهرستان کلات، از پدر ومادری پارسا و متدین، کودکی به دنیا آمد. پدر به یاد آخرین پسرش که پنجساله از دنیا رفت، نام او را جواد گذاشت.
مدتی نگذشت که جواد همانند هفت برادرش که قبل از آمدنش، از دنیارفته بودند، بیمار شد. پدر موافقت کرد نام او را به ابوالفضل تغییر دهند. نامی که در دوران بارداری و در میان خواب و بیداری مادر به او الهام شدهبود: «نامش را ابوالفضل بگذار تا بماند.»
ابوالفضل در هشت ماهگی، از نعمت وجود پدر محروم شد و تا ششسالگی در دامان مادر پرورش یافت. پس از آن، عمویش سرپرستی او، مادرو سه خواهر را برعهده گرفت و به مشهد مهاجرت نمود و در شهرک طرقساکن شد.
ابوالفضل که قرآن را در مکتب خانهی روستا آموخته بود، در مشهد بهمدرسه رفت و تا سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد. با وجود این که ناچار بودبرای تأمین هزینه تحصیل خود، در اوقات فراغت، به تخلیهی چغندر درکارخانه قند شیرین مشهد و یا کارکردن در مزارع بپردازد، اما انضباط، ایمانو نمرات خوب ابوالفضل، موجب رضایت کامل مربیان از او بود...
ابوالفضل رفیعی جانشین فرمانده لشکر ۵ نصر استان خراسان در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید و پیکرش یافت نشد. اما پس از ۳۴ سال در ۱۷ تیر ۱۳۹۶با آزمایش DNA مشخص شد که پیکر شهید گمنام دفن شده در دانشگاه فردوسی مشهد متعلق به این سردار شهید است.