ایاکووس کامبانلیس(۱۹۲۱-۲۰۱۱)، بزرگ‌ترین نویسندۀ یونانِ معاصر و پدر تئاتر مدرن یونانی است.
کامبانلیس پس از کانتزاکیس، پا به عرصه ادبیات و تئاتر یونان گذارد و در نوسازی هنر یونان سهم به سزایی داشت.
بیش از بیست و چهار نمایشنامه بلند، مجموعه‌ای از مونولوگ‌ها و نمایشنامه‌های کوتاه، رمانی بیوگرافیک با نام «ماوتهاوزن» و ترانه‌های بی‌شماری که تئودُراکیس آنها را به قطعات موسیقایی ماندگار تبدیل کرده، حاصل حیات هنریِ ایاکووس کامبانلیس است.
بزرگان نمایشنامه‌نویسی جهان چون «ایاکووس کامبانلیس»، با هر نمایشنامه دریچه جدیدی را گشودند و پیش روی تئاترپیشگان نهادند. این نمایشنامه‌نویس یونانی نیز، بستر تئاتر معاصر یونان را دگرگون کرده و آثار جاودانه‌ای از خود به جا گذاشته است.
یکی از ویژگی‌های اصلی کار کامبانلیس مونولوگ است. مونولوگ ریشه در درام یونان و روم باستان دارد و در آن آثار به شکل «پرولوگ»، مقدمه‌ای بر نمایشنامه، متبلور شده است. مقدمه‌ای که زمان، مکان، شخصیت‌ها، موقعیت و فضای موجود در نمایشنامه را از دهان «پرولوگوس» (گوینده پرولوگ) به تماشاگران منتقل می‌کند.
برخی کارشناسان معتقدند مونولوگ در وادی نمایشنامه‌نویسی دارای ماهیتی متفاوت از ادبیات داستانی و شعر است. اگرچه عنصر روایت در هر دوی آنها جزو ابزار اساسی است، در مونولوگ نمایشی، شخصیت حاضر بر صحنه به روش‌های گوناگون با خودش، با مخاطب، با فردی یا جمعی در بیرون صحنه و غیره مسئله‌اش را روایت می‌کند و کسی به بیم‌ها و امیدهایش پاسخ نمی‌گوید.
نمایشنامه‌نویس همچون سایر اشکال ادبیات نمایشی، مونولوگ را می‌بیند و می‌نویسد حال آنکه داستان‌نویس به آن فکر می‌کند و می‌نویسد. به همین دلیل مونولوگ نمایشی به ادبیات زنده صحنه‌ای متعلق است.
پیش‌تر از کامبانلیس چهار نمایشنامه «مرد و شلوارش»، «زن و مرد عوضی»، «نامه‌ای به اورست» و «کوچه‌های تبس» منتشر شده است.
