«دزد آب» نوشته امیر دژاکام (۱۳۴۱)، «شلهپزان» نوشته مهدی نصیری (۱۳۵۹) و «ما همه اهل یک محلهایم» نوشته رضا صابری( -۱۳۲۷) سه نمایشنامه هستند که به مناسبت برگزاری هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر رضوی در سال ۱۳۸۸، منتشر شدهاند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
« راننده: ببین حاجی! تصادف که کردیم خورشید وسط آسمون بود... از اون موقع تا حالا چرخیده اون وری پس اون ور شرقه این ور غربه... باید این وری بریم!
عطا: دقیقاً برعکس فرمودین شازده؛ خورشید از شرق در میاد، بعد میره غرب!
امیر: پس داریم درست میریم!
پریا: اگه درست میرفتیم تا حالا باید به یه جایی میرسیدیم.
راننده: اگه این طرف شرق باشه...
پیرزن:... اصلاً تکون نخورده!
عطا: ها!
پیرزن: خورشید! (سکوت) تو این چند ساعت اصلاً تکون نخورده!
راننده: چرا، یه کم رفته اون وری!
پیرزن: نرفته! تو این چند ساعت هیچ تکونی نخورده!
پریا: خب حالا تکون خورده یا نخورده!... ما باید چه کار کنیم؟ الان چند ساعته که داریم همین طوری تو این بیابون راه میریم... تا حالا لااقل باید به یه جایی میرسیدیم که...
پیرزن: چند ساعت؟
پریا:...
عطا: والله، حساب ساعت و دقیقه شو من که ندارم...
پیرزن: از اون موقع تا حالا به ساعتاتون نیگا کردین؟
(همه به ساعتهایشان نگاه میکنند)
راننده: جل الخالق...
پریا: امیر!... ساعت من وایساده
عطا: باتریش تموم شده
امیر: ساعت چهار بود ازم پرسیدی کی میرسیم، یادته؟
پریا: آره یه کم بعدشم...
راننده: تصادف لعنتی!
پیرزن: نترسین»