سه نمایشنامه برگزیده کودک

«قصه پادشاه سرزمین قصه‌ها» برنده جایزه بهترین نمایشنامه از چهاردهمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان نوشته محمدرضا کوهستانی(۱۳۵۹)، «آدم‌ برفی» نوشته امیر مشهدی عباس (۱۳۵۹) و «یار مهربان» نوشته محمد برومند، سه نمایشنامه برگزیده کودک است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «پادشاه: آهای مبارک... تو بمان پدر سنگ پدر سورتمه، بمان... این موسیقی خرکی چه بود که گروه نوازندگان تو در کردند؟ این چه بود که خواندی و جشن تولد را کلاً پکاندی؟ ما از تو ارباب خودم سامبولی بلیکم خواسته بودیم، تو با این چاقوی بزرگ هاپ دیس هاپ دیس اجرا کردی؟ آخر چرا؟ هان؟ مبارک: [با حرکاتی درشت و جاهل وار و با صدایی بسیار خشن و ضخیم]بی تقصیرم پادشاه! پادشاه: [می‌ترسد، بسیار متعجب]این صدای گنده چه بود که ول دادی؟ مبارک: بی تقصیرم پادشاه! من نمی‌دونم این خنجر از کجا اومده، این ساز و آواز چی بود، اصلاً چرا صدای من اینجوری شده؟! پادشاه: امر که کردیم رفتی زندان، سر عقل می‌آیی خودت می‌گویی چرا این کارهای عجیب را قِل دادی! مبارک: به خدا من بی تقصیرم پادشاه! پادشاه: معلوم می‌شود، خب، خودت برو زندان دیگر، برو[مبارک از صحنه خارج می‌شود]پیشگوی مخصوص بیاید[پیشگو به صحنه می‌آید]شنیدی این مبارک صدا گنده چه گفت؟! راستش کمی نگران می‌زنیم، گویت را روشن کن ببینیم چی از خودش بیرون می‌آید، امر کردیم پیشگو: سَر سَر به سَرَم به سَر سَرایت، دَر دَر به دَرَم به دَر دَرایت، گر سَر به دَرَم زنی دَرَم سَر، گَر دَر به سَرَم زنی فدایت پادشاه: خیلی خب فهمیدیم، یعنی داری می‌گی دوستمون داری، خب نگاه کن بگو چه خبر‌ها پیشگو: گوی اَشَّعه از زیر وزِبَر دَر، اخبار اَجَق وَجَق سراسر پادشاه: فهمیدیم، یعنی گوی بلورین رنگ عوض می‌شود،[نگران]این یعنی خبر‌های عجیب و غریبی در راه است، درسته؟ پیشگو: بَل یس اُکی آری اُکی آری»