«سوء قصدهایی به زندگی آن زن» نوشته مارتین کریمپ (۱۹۵۶)، نمایشنامهنویس انگلیسی و با ترجمه علیاکبر علیزاد است.
سوء قصدهایی به زندگی آن زن از نظر اثرگذاری بر روی مخاطبان دهه هشتاد بی شباهت به تاثیر نمایشنامه در انتظار گودو نیست. این کتاب به عنوان معروفترین اثر مارتین کریمپ به سرعت در عرصه بین المللی مشهور شد.در این نمایشنامه مفهوم کلیت، انسجام کاراکتر و روایت خطی به پرسش گرفته میشود.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
صدای بیب
آن. (مکث) منم. (مکث) از وین زنگ میزنم. (مکث) نه، ببخشید؛ از... پراگ زنگ میزنم. (مکث) پراگه. (مکث) تقریباً مطمئنم که پراگه. به هرحال، ببین... (نفس) آن... (نفس) میخوام معذرتخواهی کنم. (مکث) میفهمم که چهقدر ناراحتت کردهام، عزیزِ خوشگلِ خوشگلم، و... (نفس) آه. ببین. ببین، یه نفر دیگه اون طرف خطه، آن. من واقعاً واقعاً ــ متأسفمــ ولی واقعاً واقعاً باید این تلفن رو جواب بدم. دوباره باهات تماس میگیرم.
«دوشنبه ساعت ۸: ۵۳ ق. ظ.»
صدای بیب
آن. سلام. گوش کن. فقط یه لحظه وقت دارم. اونجایی؟ نه؟ باشه. ببین. قضیه اینه. ما در مورد چی بحث میکردیم؟ یادت میآد؟ خب در مورد این چی، در مورد این چی، در مورد اینکه آیا، فرض بگیریم، فرض بگیریم، فقط فرض بگیریم... که درختها اسم دارند؟ خب؟ درسته ــ درختها. تو فکر میکنی ـمیدونمــ فکر میکنی من دیوونهام. ولی بگذار فقط برای یه لحظه قبول کنیم فقط یه لحظه که درختها اسم دارند. اونوقت چی میشه اگه، چی میشه اگه، در این مورد چی که اگه... این درختِ اون بود. اَه. ببخشید. ببین، من باید سوار شم الان. ولی در موردش فکر کن. درختها اسم دارند. و یکی از اونها مال اونه. باید عجله کنم.
«دوشنبه ساعت ۹: ۳۵ ق. ظ.»