حسین فتاحی (۱۳۳۶)، نویسنده است.
ماجراهای «فصل کبوتر» داستان یک کارگر کارگاه مبلسازی را روایت میکند، کارگری که سالهاست در این شغل مشغول به کار است و تجربه و مهارت کافی دارد.
او از طرف صاحبکار با پیشنهاد کاری خوبی هم مواجه میشود و تلاش میکند تا با کار بیشتر، شرایط اقتصادی خود را اصلاح کند تا بتواند خانواده دختری را که به او علاقهمند است، راضی به وصلت کند.
وقایع «فصل کبوتر» در حساسترین برهه تاریخ ایران اتفاق میافتد؛ در روزهای پیش از انقلاب. حجت، همان پسر مبلساز، که پدرش را در یک سانحه تصادف از دست داده، درگیر مبارزات انقلابی میشود.
از قضا کسی هم که پدر او را در تصادف رانندگی به مرگ کشانده، فردی امریکایی بوده که بعد از این حادثه به امریکا فرستاده شده تا بر اساس قانون کاپیتولاسیون در کشورش محاکمه شود و این مسئله حجت و مادرش را خیلی اذیت میکند و مدام در ذهنشان خواستار محاکمه قاتل پدرشان هستند.