عشق در تبعید تصویر دردناک انسان و جهان است. تصویری که هر روز دردناکتر میشود، به سرعت به همه جای دنیا میرسد و انسانهای بیشماری به تماشایش مینشینند. رسانه ها و روزنامههای گوناگون مینویسند و گروهها و نهادهای حمایت از حقوق انسان و زن و کودک و... علیه خشونت بازتاب یافته در این تصویرها بیانیه میدهند و سخنرانی میکنند، اما زخم ها و دردها هر روز بیشتر و بزرگتر و عمیقتر میشوند.
عشق در تبعید مسایل جهانی را در قالب رخدادها و درگیریهای درونی افرادی از منطقه، کشور، دین، زبان و ... مشخص بیان میکند. مسایلی که محورشان برخورد است، برخورد اندیشه، دین، مذهب، عقیده، سلیقه و قدرت. یکی خود را راه و حق میداند و دیگری را بیراه و ناحق و به شیوههایی که خشونت بیپایان در یک سوی آن است، به حذف، به گمان خودش، ناحق کمر میبندد.
بها طاهر در گفتوگویی گفته بود فکر میکردیم با نوشتن دنیا جای بهتری خواهد شد. اما قهرمانان عشق در تبعید هم با نوشتن، توسل به قانون، جنگیدن، حمایت از آسیبدیدگان خشونت و جنگ و مبارزه علیه قدرتها و ... نتوانستند دنیای بهتری بسازند.