از مقدمهی «دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی»:
مثنوی « بید و رود » اثر گرانبهای برادر خوش طبع و عاشق، جناب آقای میرکمال میرنصیری از رموز و لطایف سرشاری برخوردار است.
امید است این حکایت حقیقتنما، سرلوحه همه ما جویندگان راه حق قرار گیرد.
قسمتی از این مثنوی:
«ماه» من، در جان من شوری نهاد
آن که عاشق نیست، نامش نیست باد
بس نظر بر ماه تابان دوختم
خام بودم، پخته گشتم، سوختم
رفت بالاتر هر آنکس خوب سوخت
چشم بر دلدار در معراج دوخت
هر که دل بر «ماه»، سر بر خاک داشت
برتر از خاک و مَلَک، افلاک داشت