«شیونِ خمپاره» گزینه شعرِ جنگِ کهگیلویه و بویراحمد است.
در یکی از سرودههای این مجموعه میخوانیم:
«گنجشکها ساکتتر از این خانه افسردند
حتّا درختان کنار جاده پژمردند
باد آمد و از خاطرات کهنه حرفی زد
آلبومهای صورتی هم تا نمیخوردند
امشب فضای روستا شکل کلاغی شد
وقتی که پرهای تو را تا حجله میبردند
بابا، برادرخواهر و مادر تمام ایل
ای کاش کل طایفه آن روز میمردند
وقتی که شب یک اسب گلدار آمد و با او
تابوت خونین تو را از شهر میبردند»