«از ونک تا پارکوی» مجموعه شعری از مهدی بهروزی (۱۳۵۹)، شاعر معاصر است. این کتاب مجموعهای از شعرهای نو وی را دربردارد.
در یکی از سرودههای این کتاب به نام «پایان» میخوانیم:
«بوی الرحمان که بلند شود
دوباره ضجه و ناله
بوی کافور و سدر
سفیدی پارچهای مثل بخت من
سیاه
پوشینه این روزهای من و ما
از غوغا که بگویی همین میشود
اللهم عفوک عفوک عفوک
و سر در چاه که میکنی
خفتهای آرام
خفتهام
میان سپیدی پارچهای
مثل بخت من
و انتهای چاه
دلهره نبودن
دلهره نداشتن
کم داشتن
بیپرواییم را تحسین نکن
این منم
مثل همه ما
ترسان و لرزان شبی که چه میشود
شبی که چه شده بوده است باید
سئوالها و جوابها
و باز دلهره نبودن
پایان غم انگیز بی سرانجامی
و همه چیز توی آخرین حرف میماند
پایان.»