«بوقلمان مجموعه شعر طنز سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۵» سروه سعید طلایی (۱۳۶۸) است.
این کتاب از چند بخش با موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی و عاطفی تشکیل شده که هر بخش اشعار نسبتا بلندی را در خود جای دادهاست.
برای نمونه:
در ستایش زیرپوستی برجام و نقد آشکار و بیپردۀ سطح توقعات از توافق هستهای و قیمت باقالی و شیوع بیرویۀ مصرف مواد مخدر و روانگردان در جامعه به انضمام شکایت از گرگ مادرمرده و فروش محصولات غیرفرهنگی و ارزش دلار و گونی با اشاره به لزوم حفظ شئونات در کوچه و خیابان و تمجید از ورزش و ورزشکاران:
همسر من مشورت میخواست در باب ناهار
گفتمش: «امروز زیتون میخورم با خاویار»
حرفهایی زیر لب زد که نفهمیدم، ولی
لابلای حرفهایش کوفت بود و زهرمار
گفت با کلّ پسانداز دو سال و نیم تو
میشود یک مشت باقالی خرید و یک خیار
فرق چندانی نکرده قصۀ ما با قدیم
بیخودی برجام را انگار امضا کردهایم
پشت فرمان حالِ معلومی به بنده داد دست
خواب رفتم، شد تصادف، یکنفر پایش شکست
گفتمش آرام باش، اما نمیدانم چرا
خاندانم را به رگبار بد و بیراه بست
زنگ زد افسر رسید و تا مرا از دور دید
گفت یا چِت کردهای یا اینکه هستی منگ و مست
فرق چندانی نکرده قصۀ ما با قدیم
بیخودی برجام را انگار امضا کردهایم
توی یک دِه گلهای خوشحال و خرم میچرید
از قضا گرگی رسید و گوسفندان را درید
توی شهر ما یکی پاسور ارزان میفروخت
ناگهان مأمور آمد مشتریهایش پرید
کلّ اینهایی که گفتم یکطرف، امروز صبح
رفته بودم دکه، یارو داشت کیهان میخرید
فرق چندانی نکرده قصۀ ما با قدیم
بیخودی برجام را انگار امضا کردهایم