در بخشی از داستان میخوانیم :
نوازنده منتخبی از هاپسیکورد سوناتاهای اسکارلاتی را مینواخت؛ قطعات کوتاه یک تا سه دقیقهایِ بسیار پیچیده و شسته رفته. در همان حال گلهی هادروساروسها از کنار پنجره میگذشت. صدها جانور بودند که گرد و خاک به پا میکردند و صدای دوست داشتنی و شبه آهنگینشان را سر داده بودند. منظرهی بسیار دیدنیای بود ...