این رمان نیز همانند دیگر آثار سردادور، داستانی سراسر پر اُفتوخیز را با نثری پاکیزه و روایتی روان بازگو میکند، علاوه بر ویژگی سرگرمکنندهی رمان، سردادور در خلال داستان به نکاتی اشاره میکند که در زمینهی سبک و سیاق شرایط زندگی و اوضاع و احوال مردم در سالهای ابتدایی سدهی اخیر حائز نکاتی جالبتوجه است.
در پس پرده نخستین بار در سال ۱۳۳۶ بهصورت پاورقی در مجله اطلاعات هفتگی منتشر شد. سردادور ازجمله پاورقینویسان آثار تاریخی بود که گهگاه سراغ داستانهای معاصر نیز میرفت. در پس پرده یکی از همین داستانهاست که وقایع آن در اواخر سال ۱۳۲۰ رخ میدهد؛ زمانی که حکومت رضاشاه پایانیافته و پسر جوانش بر تخت نشسته است. به سنت معمولِ بسیاری از پاورقیها، در این کتاب نیز راوی ناظری است که ماجرایی که برای شخصی دیگر رخداده و از آن مطلع است روایت میکند.
ماجرا با آشنایی راوی با پسر جوانی آغاز میشود که عقیده دارد از طریق رویاهایی صادقه بسیاری مکانها را پیش از قدم گذاشتن در آنها دیده، اطرافیان نسبت به سلامت عقل او مشکوکاند اما او سفت و سخت بر این عقیده است که از طریق همین رویاها از محل گنجی در یکی از کاروانسراها در راهُ رفتن به خراسان مطلع است. پدر او به نیت سفر به خراسان و زیارت امام هشتم و طلب شفای پسرش به همراه خود پسر به نیت یافتن آن کاروانسرا قصد سفر به خراسان میکنند و...