ژان-پل شارل ایمار سارْتْرْ (۱۹۸۰- ۱۹۰۵)، فیلسوف فرانسوی است.
هدف سارتر از مجموعه رمانهای «راههای آزادی»، طرح تصویری خلاصه و اجمالی از روشهای گوناگونی است که مردم برای نیل به آزادی بر میگزینند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«ساعت شانزده و سی دقیقه. همه به آسمان نگاه میکنند، من هم به آسمان نگاه میکنم. دومور میگوید: «هواپیما تأخیر ندارد» پیشاپیش، دوربین عکاسیاش را آماده کرده و چشم به آسمان دوخته است. به خاطر نور شدید خورشید اخم کرده. هواپیما سیاه است و گاه برق میزند؛ به تدریج بزرگ و بزرگتر میشود، ولی صدایش تغییر نمیکند، یک صدای خوب و پر و پیمان که شنیدنش لذت دارد. من میگویم: «فشار ندهید.» همه حضور دارند و از پشت به من فشار میآورند. رویم را بر میگردانم، همه سرهاشان را به عقب انداخته و گویی شکلک در آوردهاند. زیر آفتاب سبز رنگ به نظر میآیند و بدنشان حرکات بیمفهومی دارد، درست مانند مرغ سر بریده، ورجه، ورجه میکنند. دومور میگوید: «روزی میرسد که همین طوری دماغ به هوا در میدان جنگ میایستیم؛ فقط فرقش این است که آن روز، لباس کماندویی پوشیدهایم و هواپیما هم یک مسراشمیت است.»