«قلعه سفید» رمانی از اورهان پاموک (۱۹۵۲)، نویسنده ترکیهای برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۰۶ است. این کتاب، معرفیکننده پاموک به عنوان یک نویسنده جهانی بود و تاکنون به زبانهای گوناگونی برگردان شده است. داستان پیرامون یک جوان ونیزی در سده هفدهم است که توسط راهزنان ترک اسیر میشود. او که از دانش اخترشناسی و نجوم سررشته دارد، به عنوان برده فروخته میشود.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«زود گرفتند و بردند، مجبورم کردند زانو بزنم. پیش از آنکه سرم را روی کنده بگذارم، یکی را دیدم که انگار از میان درختها پرواز میکرد و میگذشت. حیرت کردم: من بودم، ریشم بلند شده بود و آنجا، بیآنکه پاهایم به زمین بخورد، بیصدا راه میرفتم. خواستم تصویرم را که از میان درختها میگذشت، صدا بزنم؛ صدایم درنیامد، سرم روی کنده درخت بود. آن موقع، با این فکر که چیزی که نزدیک میشود فرقی با خواب ندارد، خودم را رها کردم، منتظر بودم، پسِ گردن و پشتم مورمور میشد. نمیخواستم فکر کنم، اما هم میلرزیدم و هم فکر میکردم.
بعد بلندم کردند و غرولندکنان گفتند: پاشا خیلی عصبانی خواهد شد! آنجا، وقتی دستهایم را باز میکردند، به من طعنه زدند: دشمن خدا و پیغمبر!»