«تسلیناپذیر» رمانی از کازوئو ایشیگورو( -۱۹۵۴)، نویسنده ژاپنی است. نشریه نیویورک تایمز درباره این کتاب و نویسندهاش گفته است: ایشیگورو نابغهای اصیل و تمام عیار است... «تسلیناپذیر» اصیلترین و عالیترین کاری است که تاکنون خلق کرده است.
«تسلیناپذیر» یک شاهکار است... کتابی است که بیش از همه به قلب و احساس بشر اختصاص یافته و بهترین اثر ایشیگوروست. ضمیمه ادبی تایمز در مورد این کتاب اینگونه نوشته است: این رمان، تحلیل خارقالعاده ایشیگورو از مردی است که زندگیاش ضرباهنگی افسار گسیخته پیدا کرده. این رمان بعد از چاپ با بهت، حیرت، بدگویی و ناسزاهای بسیار (و صد البته تحسین و تشویق بسیار) مواجه شد. یکی از عجیبترین کتابهایی که تا ابد در ذهنها باقی خواهد ماند.
قهرمان داستان، پیانیستی مشهور است که به شهری در مرکز اروپا میرسد که نمیشناسدش، آن هم برای اجرای کنسرتی که یادش نیست برای اجرایش توافقی کرده باشد. اما در حین گذر از منظرهای وهمانگیز و گاه کمیک و چون رؤیا به نحوی غریب و انعطافپذیر، به تدریج درمییابد که حیاتیترین اجرای سرتاسر عمرش را در پیش دارد...
در بخشی از این رمان میخوانیم:
«کمی در راهرو پیش رفته بودم که دیدم جلوی رویم بلوا به راه افتاده است. ده دوازده نفر همدیگر را هل میدادند و سرهم فریاد میکشیدند. اولین تصورم این بود که در آن تنش فزاینده، بین کارکنان آشپزخانه بگومگو پیش آمده است. اما بعد متوجه شدم که جمع منقلب آهسته به سمت من میآیند و نیز این که اعضای گروه را آدمهایی کاملاً متفاوت و جورواجور تشکیل میدهند. بعضیها لباس کامل شب به تن داشتند، حال آن که دیگران با پیشبند، بارانی و جین انگار مستقیما از وسط خیابانهای شهر به آنجا آمده بودند. چند تن از اعضای ارکستر نیز به این گروه چسبیده بودند.»