«غول مدفون»، کتابی نوشته کازوئو ایشیگورو( -۱۹۵۴)، نویسنده ژاپنی است. این رمان، آخرین اثر این نویسنده نامدار ژاپنی، توسط روزنامه گاردین به عنوان مهمترین رمان سال ۲۰۱۵ انتخاب شد.
داستان این کتاب درباره زوج کهنسالی هستند که در دوران باستانی انگلستان، به دنبال پسر گمشدهشان هستند. آنان در این سفر با شخصیتهای متفاوت و عجیبی آشنا میشوند. مردم این سرزمین در اثر نفس یک اژدها دچار فراموشی شدهاند و از گذشته خود چیزی به یاد نمیآورند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«خیلی دلش میخواست یک تکه آفتاب پیدا کند تا بئاتریس در پرتوی آن گرم شود؛ اما با اینکه ساحل روبهرو اغلب غرق آفتاب صبحگاهی بود، این طرف رودخانه پرسایه و سرد بود. همانطورکه بئاتریس به او تکیه داده بود و راه میرفتند، اکسل حس میکرد لرزیدنش مدام بدتر شده. میخواست پیشنهاد کند یک بار دیگر بنشینند و استراحت کنند که بالاخره بام پشت درختان بید را دیدند؛ بامی که بیرون زده و تا روی آب آمده بود.
مدتی طول کشید تا راهشان را از روی شیب گلآلود پیدا کنند و به آشیانۀ قایق برسند، و وقتی قدم زیر قوس سقف کوتاهش گذاشتند، انگار هوای نیمهروشن و نزدیکی آب، لرزش بدن بئاتریس را بدتر کرد. از روی تختههای چوبی خیس جلوتر رفتند و پشت سقف بالای سرشان علفهای بلند، نیها و پهنۀ رودخانه را دیدند. بعد هیکل مردی از میان سایههای سمت چپشان بیرون آمد و گفت: «شما دیگر کی هستید دوستان؟»
اکسل گفت: «خدا حفظتان کند آقا. میبخشید اگر از خواب بیدارتان کردیم. ما فقط دو مسافر خستهایم که میخواهیم برویم پایین رودخانه، به دهکدۀ پسرمان.»
مردی تنومند و ریشو و میانسال، با پوششی از چندین لایه پوست حیوان، میان روشنایی آمد و خوب نگاهشان کرد. دست آخر با لحنی نه چندان محبتآمیز پرسید: «آن خانم حالش بد است؟»