«مثل هیچکس» رمانی از دلفین دو ویگان( -۱۹۶۶)، نویسنده فرانسوی است. این کتاب در سال ۲۰۱۲، جایزه ادبی سال فرانسه را به دست آورد. داستان پیرامون زندگی و اندیشههای دو دختر نوجوان فرانسوی است. «لو» دختری سیزده ساله و دانشآموز است که مادری افسرده و خانوادهای نهچندان منسجم دارد. او با دختری ۱۸ ساله و بیخانمان به نام «نو» آشنا میشود و در این رابطه جدید میکوشد از دنیای نابهسامان خودش کمی فاصله بگیرد و به دختر ولگرد و طردشده کمک کند. در بخشی از کتاب میخوانیم: «و چه خوب میشد اگر «نو» به خانۀ ما میآمد. و اگر ما تصمیم میگرفتیم که خلاف پیشامدها عمل کنیم، اگر تصمیم میگرفتیم اتفاقات جور دیگری رخ بدهد، حتی اگر خیلی سخت و پیچیده تر از آنی باشد که تصورش را میکردیم. تنها یک راه حل وجود دارد: نو پیش ما بیاید. او در خانۀ ما یک تختخواب خواهد داشت، میز، کمدی که وسایلش را داخلش بگذارد و حمامی که خودش را بشوید. پیش ما او نشانی ثابتی خواهد داشت و به این ترتیب میتواند دنبال کار بگردد. اتاق تئیس از همان زمان خالی مانده است. پدرم تختخواب نوزادی، لباسها و کمد را بخشیده بود و گهگاه اگر کاری برای انجام دادن، یا احتیاج به تنهایی داشت داخل آن اتاق میرفت. مادرم از آن روز به بعد دیگر هرگز داخل آن اتاق نشد یا حداقل در حضور ما هرگز پایش را آن جا نگذاشت. او به هیچ چیز آن اتاق دست نزد و پدرم بود که همه چیز را جا به جا کرد. از آن به بعد هر وقت میخواستیم در مورد آن جا حرف بزنیم نمیگفتیم اتاق، میگفتیم دفتر کار. دفتر کاری که درش همیشه بسته ماند. چند روزی برای گفتن قضیه صبر کردم و منتظر یک موقعیت خوب شدم. در عین حال میدانستم که راههای مختلفی پیش پایم نیست. از یک طرف واقعیت محض بود و از طرف دیگر داستانی ساختگی و حیله و ترفند برای جلوگیری از جلوه کردن نو به عنوان دختری خیابانی.»
ویژه دستگاه های Android
دانلود از گوگل پلی دانلود از کافه بازار دانلود از مایکتویژه دستگاه های iOS
دانلود از اناردونی