«مادر» نوشته ماکسیم گورکی (۱۹۳۶-۱۸۶۸)، نویسنده و نمایشنامهنویس روس است. گورکی زمانی که در سال ۱۹۰۶ برای جمعآوری کمک مالی مبارزههای انقلاب اکتبر راهی آمریکا شد و در ایام اقامت در این کشور آغاز به نوشتن «مادر» کرد که امروزه یکی از بهترین نمونههای ادبیات کارگری و ره و رسم مبارزه است که به اثری کلاسیک بدل شده است. در بریدهای از کتاب میخوانیم: «مادر سه بار برای دیدن پاول به زندان رفت، ولی هر مرتبه فرمانده ژاندارمری با خوشرویی از دادن اجازه خودداری کرد. ـ مادر، یک هفته دیگه. زودتر نمیشه! یک هفته دیگه میبینید... امروز ممکن نیست... فرمانده هیکلی گرد و تپلی داشت و مادر را به یاد گوجه رسیده و لکبرداشتهای میانداخت که آنقدر در میوه فروشی مانده که لایهای از کپک روی آن را پوشانیده است. مرتب با خلال نوکتیزی به دندانهای ریز و سفیدش ور میرفت، چشمهای ریزِ گردِ سبزرنگش لبخند میزد و صدایش لحن دوستانه و نرمی داشت. مادر برای آندره نقل میکرد: «یارو خیلی مؤدبه؛ دائمآ تبسم میکنه، اما به عقیده من این کار اصلا خوب نیست چون وقتی کسی چنین شغلیرو داره نباید این جور نیشخند بزنه...» ـ بله، بله، اینها آدمهای مهربون و خندانی هستند. بهشون میگن: «این آدم باهوش و شریف را ببینین، برای ما خطرناکه پس دارش بزنین!» تبسم میکنن و آدم را دار میزنن آنگاه باز هم لبخند میزنن. مادر گفت: «اون که برای تفتیش به خونه ما اومد آدم سادهتری بود! ولی فورآ معلوم شد که پستفطرته...» ـ آنها دیگه آدم نیستند بلکه چکشها و ابزاری هستند برای کر و گیج کردن مردم. فایدهشون اینه که مارو طوری درست کنن که دولت آسونتر بتونه از ما استفاده کنه. خود اینها با دستی که مارو اداره میکنه ساخته شدن و میتونن هر چه رو که بهشون فرمون میدن بدون چون و چرا اجرا کنن. ـ چه شکمی داره!»
ویژه دستگاه های Android
دانلود از گوگل پلی دانلود از کافه بازار دانلود از مایکتویژه دستگاه های iOS
دانلود از اناردونی