«دن کیشوت» اثر میگل دو سروانتس سآودرا (۱۶۱۶-۱۵۴۷)، نویسنده اسپانیایی و یکی از جاودانههای ادبیات کلاسیک جهان است.
قسمت اول «دن کیشوت» نخستین بار در سال ۱۶۰۵ به چاپ رسید و از همان ابتدا در اسپانیا و پرتغال مورد استقبال بیسابقهای قرار گرفت. در «دائرهالمعارف بریتانیا» نوشته شده است که: «محبوبیت آنی دن کیشوت بیشتر ناشی از تنوع حوادث آن و غنا و فراوانی کمدی و مضحکههای آن و شاید هم ناشی از تازیانههایی بوده که در این کتاب بر تن معاصران برجسته و ممتاز فرود آمده است؛ غم نهفته و بیسر و صدای آن، انسانیت عظیم آن، و انتقاد نافذی که در آن از زندگی شده است، به کندی مغتنم شمرده شد.»
قسمت دوم «دن کیشوت» پس از ده سال، یعنی در ۱۶۱۵ منتشر گردید. در قسمت دوم، طنز و هجای سروانتس پختهتر و ظریفتر است، اسلوب نگارش او تکامل بیشتری یافته و شخصیتهای درجه دوم آن خیلی بهتر از قهرمانهای درجه دوم قسمت اول کتاب تصور شدهاند. نخستین قسمت «دن کیشوت» در سال ۱۶۱۲ به انگلیسی و در سال ۱۶۱۴ به فرانسه ترجمه گردید. سروانتس به اوج شهرت رسید ولی این شهرت ثروتی نصیبش نکرد و همچنان «سربازی پیر و فقیر» ماند.
«دن کیشوت» انتقادی هجایی و طنزآمیز از بیهودگیها و ابتذالات نظام پهلوانی است که در عصر سروانتس رو به زوال میرفت. در آن دوران اسپانیا امپراتوری عظیم و ثروتمندی بود. طبقه حاکمه از اشراف و نجیبزادگان تشکیل میشد، اما بازرگانان که از برکت داد و ستد با مستعمرات ثروت بسیار اندوخته بودند روز به روز نفوذ و اقتدار بیشتری مییافتند. ثروت بازرگانان محور اجتماع بود و از این رو نجیبزادگان و شوالیهها که یکی به اصل و نسب و دیگری به زور بازوی خود تکیه داشت، به تدریج جای خود را در عرصه اجتماع تنگتر میدیدند.