«آخرین انار دنیا» نوشته بختیار علی (۱۹۶۰)، نویسنده کردزبان عراقی است.
رمان آخرین انار دنیا به باور خیلیها شاهکار ادبیات کُرد است. رمانی عظیم، با زیرساختهای روانشناسانه که جابهجا بر ساحت انسان و غلتیدن آن در وادی قدرت و پایمالی عاطفه تأکید دارد. توجه به تصاویر پسزمینه، تأکید بر زلالی جانهای رنجبرده از جنگ و تمرکز بر تبعات آن، همنهشتی خودآگاه و ناخودآگاه حاکمان و نگاه واپسگراشان به انسانهای پس از قیام، کمرنگ بودن هستار مرکزی انسانیت در مواجههی با قدرت، و بسیاری نمادهای دیگر از مهمترین موضوعات مورد بحث در رمان آخرین انار دنیا است.
اگرچه بختیار علی، رئالیسم جادویی را برای رمانش برگزیده است، اما آشکارا با نوع مارکزیاش توفی دارد و من مایل هستم که آن را رئالیسم جادویی مشرقزمین بنامم. «مظفر صبحگاهی» راوی اصلی است که قصه را از درون کشتی راه گمکردهاش روایت میکند: لغزان و سیّال، با پاهایی که بر زمین نیست... مرد اسارتبردهای که اینک پس از بیستویک سال حبس، بعد از آزادی، با زندان بزرگتری روبهرو است؛ و «سریاسی» که از یک تَن به سه تَن تکثیر میشود: زایش رنج و دردهای بشری. «خواهران سپید» از مهمترین کاراکترهای رُماناند. دخترانی که بر پایهی پیمانی پوچ، زایش را بر خود حرام کردهاند و با بکارتی ابدی، به یکی از مهمترین انشعابات داستان چندبُعدی بختیار علی بدل میشوند.