«کوری» نوشتهی ژوزه ساراماگو (۲۰۱۰-۱۹۲۲) رماننویس پرتغالی و برندهی جایزه نوبل ادبیات است. کمیته جایزه ادبی نوبل کتاب «کوری» را یکی از آثار تأثیرگذار در اهدای نوبل به ساراماگو دانستند. این کتاب در سال ۱۹۹۵ به نگارش درآمد و با انتشارش در سرتاسر جهان مورد استقبال فراوان قرار گرفت. این کتاب به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده است. ساراماگو در سال ۲۰۰۴ کتاب «بینایی» را در دنبالهی کتاب کوری نوشت.
«کوری» داستان شهری است که به طور ناشناختهای دچار نوعی بیماری مسری میشود که افراد را به کوری سفید مبتلا میکند. همزمان با آغاز شیوع این بیماری مسئولین شهر تصمیم میگیرند تا افراد مبتلا به این کوری را به قرنطینه بیندازند تا باقی شهر از ابتلا به این بیماری مصون باشند. شخصیتهای اصلی داستان جز نخستین افرادی هستند که در شهر به این کوری مبتلا شدهاند و در این قرنطینه گرفتار شدهاند. نقدها و تحلیلهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و ادبی در مورد کتاب «کوری» مطرح شده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
ـ آقای گروهبان! آنجا را ببینید! کورها بیرون آمدهاند!
زیر نوری که بر پلهها میتابید، بیشتر از ده کور ایستاده بودند. گروهبان فریاد زد:
ـ برگردید! اگر جلو بیایید، شما را به رگبار میبندیم!
کنار پنجرههای ساختمانهای مقابل، چند نفر که از صدای گلوله بیدار شده بودند، هراسان به بیرون مینگریستند. گروهبان خطاب به افراد کور فریاد زد:
ـ چهار نفر بیایند جنازه را ببرند!
ـ چهار نفر بیایند جنازه را ببرند!
آنها که همدیگر را نمیدیدند، نمیتوانستند بشمارند، بنابراین شش نفر پیش آمدند. گروهبان فریاد زد:
ـ گفتم چهار نفر!
کورها یکدیگر را لمس کردند. سپس چهار نفر پیش رفتند و دو نفر دیگر عقب ایستادند. چهار نابینا طناب را گرفتند و شروع به پیشروی کردند.